نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات چشمه منتشر کرد:
هیچ وقت نمی شنوید ورزشکاری در حادثه ای فجیع حس بویایی اش را از دست بدهد. اگر کائنات تصمیم بگیرد درسی دردناک به ما انسان ها بدهد، که البته این درس هم به هیچ درد زندگی آینده مان نخورد، مثل روز روشن است که ورزشکار باید پایش را از دست بدهد، فیلسوف عقلش، نقاش چشمش، آهنگساز گوشش و آشپز زبانش. درس من؟ من آزادی ام را از دست دادم و اسیر زندانی عجیب شدم که نیرنگ آمیزترین تنبیهش، سوای اینکه عادتم بدهد هیچ چیز در جیبم نداشته باشم و مثل سگی با من رفتار شود که معبدی مقدس را آلوده کرده، ملال بود. می توانم با بی رحمی مشتاقانه ی نگهبان ها و گرمای خفه کننده کنار بیایم (ظاهراً كولر با تصوری که افراد جامعه از مجازات دارند در تضاد است، انگار اگر یک ذره احساس خنکی کنیم از زیر بار مجازات مان قسر دررفته ایم)، ولی برای وقت کشی چه می توانم بکنم؟ عاشق شوم؟ یک نگهبان زن هست که نگاه خیرهی بی تفاوتش فریبنده است ولی من در مقوله ی زنان مطلقا بی عرضه ام و بایک نه پس می کشم. تمام روز بخوانم؟ به محض اینکه چشم روی هم می گذارم، چهره ی تهدیدآمیز کسی که تمام عمر مثل شبح دنبالم کرده برابرم ظاهر می شود. فکر کنم؟ بعد از تمام اتفاقاتی که افتاده به این نتیجه رسیده ام. حیف آن غشایی در مغز که افکار رویش حک می شوند. این جا هیچ چیزی نیست که حواس آدم را از درون نگری فاجعه بار پرت کند. راستش، به اندازه کافی نیست. خاطره ها را هم نمی توانم با چوب به عقب برانم.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
اونقدا ک مهمش کردن بزرگ نیس