*دکتر ژیواگو

*دکتر ژیواگو (گالینگور)

(0)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
623

علاقه مندان به این کتاب
11

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
3

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
1

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب *دکتر ژیواگو

نشر چشمه منتشر کرد:
چرا در روزگار ما همچنان باید دکتر ژیواگو را خواند؟
زمانه‌ی جنگ، انقلاب، قحطی و دیگر بلایای طبیعی و مصنوعی زمانه‌ای است که انسان برای بقا باید بیش از هر زمان دیگر در جمع حل شود، خود را به رنگ جماعت درآورد، شعارهای‌شان را تکرار کند و ارزش های‌شان را بپذیرد. اما ژیواگو با جامعه نمی‌سازد. روحیه‌ی هنرمندانه‌ی او بسیار اصیل‌تر و والاتر از آن است که به مقتضیات زمانه، که با اصول و ذهنیت‌های او هم‌خوانی ندارند، تن دهد. شخصیت‌هایی مانند دکتر ژیواگو نه با مبارزه و تلاش برای اقناع دیگران، بلکه فقط با الگوی زندگی خودشان، با پاک ماندن و گاه حتی با انفعال ظاهری بر دیگران اثر می‌گذارند. رمان «دکتر ژیواگو» با ترجمه‌ی آبتین گلکار در پاییز سال ۱۴۰۳ منتشر شد.
فروشگاه اینترنتی ۳۰بوک

نقد و بررسی تخصصی نقد و بررسی تخصصی

معرفی کتاب دکتر ژیواگو اثر بوریس پاسترناک

امتیاز در گودریدز: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆

دکتر ژیواگو از سایت گودریدز امتیاز ۴ از ۵ را دریافت کرده است.

امتیاز در آمازون: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆

دکتر ژیواگو از سایت آمازون امتیاز ۴.۴ از ۵ را دریافت کرده است.

جوایزی که کتاب دکتر ژیواگو از آن خود کرده است:

• برندۀ جایزۀ نوبل ادبیات در سال ۱۹۵۸

معرفی رمان دکتر ژیواگو:

دکتر ژیواگو شاهکار ادبی بوریس پاسترناک نویسندهٔ روسی است که اولین‌بار در سال ۱۹۵۷ به دلیل محتوای واقع‌گرایی سوسیالیستی‌اش که باعث شد جماهیر شوروی جلوی انتشارش را بگیرد در ایتالیا منتشر شد. نام کتاب از روی قهرمانش یوری ژیواگو پزشک و شاعر انتخاب شده است و حوادث آن در دوره‌ای مابین انقلاب روسیه در سال ۱۹۰۵ و جنگ جهانی دوم رخ می‌دهد. این داستان حماسی در مورد تأثیرات انقلاب روسیه در سال ۱۹۱۷ و پیامدهای آن بر یک خانوادهٔ بورژوا است که تا سال ۱۹۸۷ در اتحاد جماهیر شوروی منتشر نشد. یکی از نتایج انتشار آن در غرب، طرد کامل پاسترناک توسط مقامات شوروی بود. وقتی نویسنده در سال ۱۹۸۵ جایزهٔ نوبل ادبیات را برای این رمان دریافت کرد، مجبور به رد آن شد ولی این کتاب به سرعت به پرفروش‌ترین کتاب بین المللی تبدیل شد.

واکنش‌های جهانی به رمان دکتر ژیواگو:

• با این‌که رمان بین دهه‌های 1910 و 1920 نوشته شده اما تا سال 1955 تکمیل نشد. پاسترناک در سال 1956 تصمیم به انتشار کتابش گرفت که به دلیل محتوای واقع‌گرایی سوسیالیستی‌اش جماهیر شوروی جلوی انتشار آن را گرفت. اما شانس پاسترناک خیلی زود تغییر کرد. در مارس سال 1956، حزب کمونیست ایتالیا روزنامه‌نگاری را برای کار به اتحاد جماهیر شوروی فرستاد و موقعیت این روزنامه‌نگار ایتالیایی به عنوان خبرنگار و عضویتش در حزب کمونیست ایتالیا به او اجازه داد تا به جنبه‌های زندگی فرهنگی مسکو در آن زمان دسترسی داشته باشد.

• یکی از ناشران میلان نیز به او مأموریت داده بود تا آثار جدیدی از ادبیات شوروی بیابد که برای مخاطبان غربی جذاب باشد، پس از اطلاع از وجود کتاب دکتر ژیواگو، این روزنامه‌نگار بلافاصله پیشنهاد ارسال آثار پاسترناک را به ناشر میلانی داد. پاسترناک از این پیشنهاد شگفت‌زده شد و بعد دست‌ نوشته‌اش را به روزنامه‌نگار می‌دهد و با خنده به او می‌گوید: «از شما دعوت می‌کنم تا در کنار من روبه‌روی جوخۀ اعدام بایستید!» پاسترناک می‌دانست چه ریسک بزرگی می‌کند.

• دکتر ژیواگو از سال 2003 بخشی از برنامۀ درسی اصلی مدارس روسیه شد.

• دیوید لین کتاب دکتر ژیواگو را در سال 1956 تبدیل به فیلم کرد و از آن زمان تاکنون دو سریال تلویزیونی با اقتباس از کتاب دکتر ژیواگو ساخته شد.

چرا باید رمان دکتر ژیواگو را بخوانیم؟

دکتر یوری ژیواگو جنبه‌ی دیگر شخص پاسترناک شاعر، فیلسوف و پزشک است که جنگ و عشق او به لارا همسر یک انقلابی، زندگی او را مختل کرده است. ماهیت هنری دکتر ژیواگو او را در برابر بی‌رحمی و سخت‌گیری بلشویک‌ها آسیب‌پذیر می‌کند. او که در طول رمان در سراسر روسیه سرگردان است، نمی‌تواند سرنوشت خود را به دست بگیرد. اشعاری که او از خود به جای می‌گذارد برخی از زیباترین نوشته‌های رمان دکتر ژیواگو را تشکیل می‌دهند. خواندن شاهکار پاسترناک را از دست ندهید.

پیشینهٔ تاریخی رمان دکتر ژیواگو‌:

در دکتر ژیواگو، بوریس پاسترناک با تمرکز بر زندگی یوری ژیواگو پزشک و شاعری حساس و درون‌نگر، ما را به سفری در سال‌های پرفراز و نشیب انقلاب روسیه می‌برد. داستان قبل از انقلاب، با یوری، همسرش تونیا و پسرشان شروع می‌شود که زندگی آرامی در مسکو دارند. بااین‌حال، این آرامش با شروع جنگ جهانی اول و متعاقب آن انقلاب، از بین می‌رود. در نقاط متعددی از داستانِ دکتر ژیواگو، شخصیت‌ها خود را بین ارزش‌های متضاد سرگردان می‌بینند. در یک مفهوم گسترده‌تر، این دوگانگی‌ها را می‌توان به دو بخش سیاسی و شخصی تقسیم کرد. تضاد بین نیروهای سیاسی مشهود است. انقلاب روسیه چنین نیرویی است که پرولتاریا را در برابر بورژوازی و گذشته را در برابر آینده قرار داده است. از این نظر، روسیه خود بین دو دیدگاه رقیب از آنچه که کشور هست و آنچه که باید می‌شد، سرگردان است. تئوری انقلاب بلشویک‌ها جمع را به فرد ترجیح می‌دهد و به دنبال ایجاد نظم اجتماعی برابرتر و جمعی‌تر است اما این طرح به سرعت با مخالفت نیروهای ارتجاعی تزار مواجه شد و به جنگ داخلی بین ارتش سرخ و ارتش سفید ختم شد. در این دوگانگی‌های سیاسی، سازش به‌ظاهر غیرممکن است. انقلاب تلاشی برای تخریب گذشته و ساختن آینده است. ارتش سفید که از نظر ایدئولوژیک با ارتش سرخ همجنس نیست، به‌دنبال حفظ ارتباط با گذشته است و برای این کار باید ارتش سرخ انقلابی را در هم بشکند. به همین دلیل ارتش سفید توسط کشورهای خارجی‌ای تأمین می‌شود که به دنبال حفظ وضعیت موجود و مهار آلودگی ایدئولوژی مارکسیستی هستند. ارتش سرخ و ارتش سفید گرچه از یک کشور و تاریخ یکسان می‌آیند اما نمی‌توانند کنار هم وجود داشته باشند و رمان دکتر ژیواگو در چنین پیشینهٔ تاریخی‌ای می‌گذرد.

خلاصهٔ رمان دکتر ژیواگو:

کتاب دکتر ژیواگو، داستان زندگی یوری ژیواگو است؛ مردی که بین عشقش به دو زن گیر افتاده و در جریان پرفراز و نشیب تاریخ قرن بیستم روسیه گرفتار شده است. مادر یوری زمانی که او هنوز یک پسر بچه است می‌میرد و عمویش کولیا او را بزرگ می‌کند. او در دانشگاه مسکو ثبت نام و در رشتهٔ پزشکی تحصیل می‌کند و در آنجا با تونیا آشنا می‌شود و با او ازدواج می‌کند و صاحب یک پسر به نام ساشا می‌شود. پس از مدتی یوری افسر پزشک ارتش و در یک شهر کوچک مستقر می‌شود و در آن‌جا دوباره لارا را می‌بیند؛ زنی که قبلاً دو بار او را دیده بود. اولین بار زمانی را لارا را دید که به خانهٔ زنی رفت که قصد داشت خودش را بکُشد و لارا دختر همین زن بود که با مردی مسن‌تر به نام کوماروفسکی نگاه‌های خاصی رد‌وبدل می‌کرد. دومین بار لارا سعی کرد به کوماروفسکی در یک مهمانی شلیک کند ولی درعوض دادستان دادگاه را زخمی کرد. لارا با پاشا ازدواج کرده است، یک سرباز جوان که مفقود شده و حالا به غرب آمده تا همسرش را پیدا کند. او یک دختر به نام کاتیا دارد که در یوریاتین زادگاه‌اش او را تنها گذاشته است. یوری اسیر عشق لارا می‌شود اما نزد همسر و پسرش در مسکو بازمی‌گردد و روزگار بسیار سختی را می‌گذراند. در نتیجه آن‌ها تصمیم می‌گیرند که به سمت شرق و وارینیکو نقل‌مکان کنند؛ به ملکی که زمانی متعلق به پدربزرگ تونیا بود. سفر طولانی و دشوار است و ممکن است هیچ‌کدام از آن‌ها از این سفر جان سالم به در نبرند.

اگر از خواندن کتاب دکتر ژیواگو لذت بردید، از مطالعۀ کتاب‌های زیر نیز لذت خواهید برد:

• کتاب یادداشت‌های یک پزشک جوان اثر میخائیل بولگاکف نویسندهٔ شهیر روسی است. داستان این کتاب برگرفته از تجارب نویسنده به عنوان یک پزشک در روستا است و نویسنده تمام این کتاب را براساس واقعیت‌های زندگی خودش نوشته است. در این کتاب داستان معروف مورفین نیز گنجانده شده است. 

• کتاب دزیره اثر آن ماری سلینکو نویسندهٔ اتریشی است. دزیره رمان عاشقانه‌ای است که داستان آن براساس زندگی واقعی دزیره کلاری نوشته شده است و حوادث آن طی دوران انقلاب فرانسه رخ می‌دهد و نویسنده این داستان عاشقانه را با حوادث مختلف تاریخی ترکیب کرده است. نویسنده زیر و بم وقایع دوران بعد از انقلاب فرانسه، از سقوط روبسپیر و ژاکوبن‌ها تا حوادث حکومت «دیرکتوار» کودتای ناپلئون، دوران کنسولی و امپراطوری او تا جنگ‌ها، پیروزی‌ها و در نهایت شکست و سقوط امپراطور و بازگشت خانوادۀ بورین به سلطنت را در این رمان عاشقانه شرح داده است.

دربارۀ بوریس پاسترناک‌: نویسندهٔ روسی

دکتر ژيواگو

بوریس یا باریس لئونیدوویچ پاسترناک در سال 1890 به دنیا آمد و در سال 1960 از دنیا رفت. بوریس پاسترناک شاعر، رمان‌نویس و مترجم ادبی روسی بود. بوریس فرزند یک هنرمند و پیانیست بود. خانواده‌اش در محافل ادبی ارتباط خوبی داشتند و با نویسندگان مشهوری همچون تولستوی معاشرت می‌کردند. پاسترناک ابتدا در رشتۀ موسیقی تحصیل کرد اما در سال 1912 شروع به تحصیل در رشتۀ فلسفه کرد. یک سال بعد فلسفه را رها کرد و خود را وقف شعر کرد. اولین کتاب شعر پاسترناک به نام «خواهر من،‌ زندگی» سال 1922 در برلین منتشر شد و خیلی زود تبدیل به اثری مهم در زبان روس شد. او یکی از هنرمندان تحت تعقیب رژیم استالین بود. انتشار آثارش محدود شد و بنابراین خود را وقف ترجمۀ ادبیات از زبان‌های دیگر کرد. ترجمۀ پاسترناک از نمایشنامه‌های مهم مانند نمایشنامه‌های گوته، شیلر و شکسپیر همچنان در بین مخاطبان روسی محبوب است. پاسترناک در سال 1958 جایزۀ نوبل ادبیات را دریافت کرد، رویدادی که به شدت خشم حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی را برانگیخت و او را مجبور به رد این جایزه کردند. سال‌ها بعد پسرش به جای او و از طرف پدرش این جایزۀ نوبل ادبیات را پذیرفت. او از دولت تقاضای اجازۀ اقامت در روسیه کرد و تا زمان مرگش در تبعید و در مستعمرۀ هنرمندان خارج از مسکو زندگی کرد.

نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی