افق کلاسیک (4)(پی یر و ژان)

(7)

760,000ریال

684,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
1838

علاقه مندان به این کتاب
29

می‌خواهند کتاب را بخوانند
4

کسانی که پیشنهاد می کنند
4

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب افق کلاسیک

انتشارات افق منتشر کرد:
ژان ابتدا خیال کرد خفه شده است. سپس شانه‌هایش را گرفت و او را برگرداند، اما مادرش همچنان بالشتی را نگه داشته بود که چهره‌اش را پنهان می‌کرد و برای اینکه جیغ نکشد، آن را گاز گرفت… ژان از دیدنش یکه خورد و از این یکه‌خوردن حدس زد که آدمی تا چه حد می‌تواند رنج بکشد. و دلش، دل ساده‌اش از فرط ترحم شرحه‌شرحه شد. او قاضی نبود، حتی قاضی بخشاینده نیز مردی بود مملو از ضعف و پسری مشحون از مهر. چیزی از حرف‌های برادرش به یاد نیاورد، استدلال و بحث نکرد، فقط به تن بی‌حرکت مادرش دست زد چون نتوانست بالشت را از صورتش جدا کند، همان‌طور که لباسش را می‌بوسید فریاد زد: «مامان، مامان، مامان بی‌نوایم، به من نگاه کن!»
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی