نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات لیوسا منتشر کرد:
هرکس در این دنیا هدف و رسالتی دارد و به قول آپرا وینفری، «وظیفهی شما در زندگی این است که هرچه زودتر به رسالتتان پی ببرید، بدانید که واقعا چه کسی هستید و میخواهید چه کاری کنید، و برای رسیدن به پاسخ این سؤال باید به ندای درونیتان گوش بدهید.»
سفر اصلی درست از همین جا آغاز میشود. اپرا در این کتاب آنچه را طی این سالها دیده و تجربه کرده، همچون یک راهنمای خوب در اختیارتان قرار میدهد تا بهتر بتوانید زندگی را بشناسید و با دیدگاهی تازه به دنیا نگاه کنید.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
روشنکردن مسیر زندگی از سایت گودریدز امتیاز 4 از 5 را دریافت کرده است.
روشنکردن مسیر زندگی از سایت آمازون امتیاز 4.6 از 5 را دریافت کرده است.
اُپرا وینفری مجری و تهیهکنندهٔ تلویزیونی درجه یک و بیهمتایی است که توانست در تمام دوران کاریاش در این شغل ارزشمند، ارتباطی غیرقابل قیاس و توصیفناپذیر با مردم سراسر جهان برقرار کند. او میلیونها نفر از مردم سراسر جهان را طی بیستوپنج سال سرگرم و شاد کرد و به آنها امید و انرژی بخشید. کتاب روشنکردن مسیر زندگی، کتابی از اُپرا وینفری است که در سال 2019 منتشر شد. این کتاب دربارهٔ هدفگذاری در زندگی است. اپرا وینفری معتقد است که هر کسی هدفی دارد و وظیفهٔ واقعی شما در زندگی این است که در اسرع وقت بفهمید که چه کسی هستید، چه کسی قرار است باشید و یاد بگیرید چطور به خواستههای خود احترام بگذارید.
این روزها که مردم درگیر مسائل مالی و مشکلات عاطفی هستند و خشونت و خشم بیش از پیش در جامعه به چشم میخورد، این کتاب، درست مثل کلیدی است برای قفلهای بی پایان زندگی. نویسنده در این کتاب به شما نشان میدهد که چرا نباید به جزئیات و مسائل دنیوی بها داد و چطور میتوان زندگی را به بهترین شکل ممکن پیش بُرد. با کمک این کتاب میتوانید مسیر زندگی و اهدافتان را پیدا کنید.
«زندگی شما تنها دربارهٔ شکستهایتان نیست، بلکه درمورد ایجاد تغییری بسیار شگفتانگیز در چهارچوب زندگیتان است. 14 اوت سال 1978 بود. دوشنبه بود و اولین روز کاری من در برنامهٔ میزگرد تلویزیونی بالتیمور بهنام مردم صحبت میکنند. همچنین آخرین روز کاری من هم بود. تا آن روز، من گزارشگر خبری و گویندهٔ اخبار بودم. خیلی خوب میدانستم این کاری نیست که واقعاً به آن علاقه داشته باشم. از طرفی رؤسایم هم هیچ ابایی از بیان احساسشان نسبت به من نداشتند. آنها میگفتند که رنگ پوستم خوب نیست، هیکلم مناسب نیست و اینکه خیلی احساسات بهخرج میدهم. ولی تنها چیزی که در این میان برایم دلگرمکننده بود، دیدار بهترین دوستم گایل بود. او دستیار مدیر تولد در همان ایستگاه خبری بود. خودم هم حس میکردم که در جایگاه نادرستی قرار دارم. حتی با اینکه اخبار ساعت شش یکی از عالیترین مراکز نفوذ به اتاق خبر برای خبرنگاران جوان محسوب میشد، من هیچگاه روی آن صندلی احساس راحتی نمیکردم. و حالا وقتی به نوارهای قدیمی نگاهی میاندازم، هنوز هم میتوانم صدای آن گویندهٔ خبر را بشنوم که وانمود میکرد خوشحال است. اوضاع بههمین منوال بود تا اینکه درنهایت بهخاطر بیملاحظگی و بیادبی در محیط کارم تنزل رتبه گرفتم و مرا بهعنوان مجری مهمان به برنامهٔ تلویزیونی بالتیمور فرستادند که برنامهای مستقیم و اولین اجرای من بود.»
«هنوز خیل عظیمی از زنان وجود دارند که هرگز حتی خاطرهای در زندگیشان ندارند که متعلق به خودشان بوده باشد. آنها برای انجام هر کاری لازم است که از یک مقام ارشد اجازه بگیرند. شما اجازه دارید مهمترین سؤالات زندگیتان را از خودتان بکنید. شما اجازه دارید مسئولیت انجام کاری را بهعهده بگیرید و مسیر دلخواهتان را در زندگی انتخاب کنید. شما اجازه دارید که بپرسید چهکاری از عهدهتان برمیآید. کاملا مطمئنم که برای انجام هرگونه خدمتی آموزشهای لازم را دیدهاید. ولی شما حق دارید که به فکر خودتان باشید و به زندگیتان اهمیت بدهید. این زندگی متعلق به خودتان است. خداوند این زندگی را به شما هدیه داده و مطمئن باشید شایستهٔ بهترینها هستید. حالا این سؤال مطرح میشود: من بهدنیا آمدهام که با زندگیام چه کار کنم؟ این درست همان سؤالی است که سؤالات بسیار دیگری را با خود همراه میکند. من بهدنیا آمدهام که با زندگی چهکار کنم؟ هیچکس نیست که چنین سؤالی برایش پیش نیامده باشد. این همان ندای درونی است. حالا شما میتوانید انتخاب کنید که منکر چنین سؤالی شوید، یا پیگیری یافتن پاسخ آن باشید. پیگیری آن همان آغاز سفر است. کشیش ت. د. جیکس»
«من به تصادف و اتفاق اعتقادی ندارم، بلکه معتقدم نظمی الهی بهشکلی اسرارآمیز در زندگیمان وجود دارد. یکی از بزرگترین لذتهای من در این است پای صحبت کسی بنشینم که از تجربیاتش میگوید و به آن لحظه رسیده است که ناگهان بگوید: «یافتم!» در آن هنگام در چشمان آن فرد درخشش خاصی میبینم که معنای درک کامل زندگی است، بهخصوص وقتی این شناخت باعث تغییر مسیر زندگیاش شده باشد. امیدم در آغاز هر مصاحبه و گفتگویی که با مردم دارم، این است که به قلب آنها وسعت ببخشم تا فضای کافی برای آموختن ایجاد شود. این کار را میکنم چون ندای درونیام همیشه مرا به تعلیم و پرورش فراخوانده است. تعلیم و آموزش به دیگران در رأس تمام مهارتهایی است که در خودم پرورش داده و تقویت کردهام، درست انگار که این مهارت مادرزاد و از ابتدا با من بوده است. این موضوع را حتی زمانی هم که دختربچهای بیش نبودم و در حیاط خانهٔ مادربزرگم با بچههای فامیل مدرسه بازی میکردم و میکوشیدم هجی کردن اسامی سخت انجیل را به آنها بیاموزم، احساس میکردم. و هرگاه فرصتی پیش میآمد، معلمبازی میکردم. جیمز هیلمن نویسنده، این را «درخت بلوط در دل دانههای بلوط» مینامد. همهٔ ما مانند دانهٔ بلوط هستیم که به تغذیه و رسیدگی احتیاج داریم و شرایط خوب به ما کمک میکند تا به یک درخت تنومند بلوط تبدیل شویم.»
اگر سؤال سادهٔ «هدف شما در زندگی چیست؟» را در اینترنت جستوجو کنید با میلیونها پاسخ متفاوت مواجه میشوید. هر کسی نگرشی به زندگی دارد اما شما درواقع باید جواب این سؤال را از اعماق قلب و روح خود بیرون بکشید تا بتوانید هدف زندگیتان را بیابید. اُپرا وینفری در کتاب روشنکردن مسیر زندگی، راهنمایی را در اختیار شما قرار میدهد تا بتوانید به کمک آن به عمیقترین دیدگاه خودتان پی ببرید و چارچوبی را برای ایجاد نهتنها یک زندگی موفق، بلکه یک زندگی پُراهمیت شکل دهید. ده فصل این کتاب به شما کمک میکند تا نقاط عطف مهم در مسیر خودیابی را بشناسید، آنچه را که واقعاً برای رسیدن به رضایت شخصی به آن نیاز دارید بیاموزید و با راههای انحرافی زندگی آشنا شوید. اپرا در هر فصل با به اشتراک گذاشتن درسهای کلیدی و داستانهای شخصی زندگی خودش، به شما کمک میکند تا بهترین مسیر برای زندگی خود را تعیین کنید. سپس او خِرد و بینش افراد برجستهای همچون اکهارت توله، برنه براون، لین مانوئل، الیزابت گیلبرت، جی.زی و الن.دی جنرس را در طیف گستردهای از زمینهها گردهم آورده است و خوانندگان را ترغیب میکند تا بفهمند قرار است در دنیا چه کاری انجام دهند و چگونه اهداف خود را با اشتیاق و تمرکز دنبال کنند.
۱: بذرها
۲: ریشهها
۳: نجواها
۴: ابرها
۵: ترسیم
۶: جاده
۷: صعود
۸: اهدا
۹: پاداش
۱۰: خانه
• کتاب با اطمینان میدانم که... اثر دیگری از اپرا وینفری مجری مطرح تلویزیون آمریکا است. این کتاب یکی از پرفروشترین کتابهای خودیاری است که نویسنده در آن از معجزه و شفافیت و لذت، شکرگزاری و قدرت میگوید. او در این کتاب به شما نشان میدهد چطور سختترین دوران زندگی خود را پشت سر گذاشت و به موفقیت رسید.
• کتاب چه بر تو گذشته است اثر دیگری از اپرا وینفری است. او در این کتاب از تأثیرگذارترین شخصیتهای عصر حاضر کمک گرفته و با کمک دکتر پری محقق و عصبشناس، از علل رفتارها و واکنشها و احساسات آدمی میگوید. مباحث علمی و قابلفهم مطرحشده در این کتاب به شما در زمینهٔ خودشناسی، دیگرشناسی، تربیت فرزند، مردمشناسی و جامعهشناسی کمک میکند.
اُپرا گیل وینفری مجری برنامههای گفتوگو، تهیهکنندهٔ تلویزیونی، بازیگر، نویسنده و صاحبرسانهٔ آمریکایی در 1954 به دنیا آمد. او را بیشتر با نام اُپرا میشناسند و به او «ملکهٔ همهٔ رسانهها» میگویند. اُپرا بیشتر برای برنامهٔ گفتوگوی خود با عنوان «نمایش اُپرا وینفری» که به مدت 25 سال بین سالهای 1986 تا 2011 از رسانهٔ ملی آمریکا پخش میشد، به شهرت رسید. اُپرا ثروتمندترین آفریقایی-آمریکایی قرن بیستم بود و زمانی تنها میلیاردر سیاهپوست جهان محسوب میشد. در سال 2007 نام او در فهرست تأثیرگذارترین زنان جهان قرار گرفت. اُپرا در فقر مطلق در روستایی در میسیسیپی از یک مادر نوجوان مجرد به دنیا آمد و بعدها در شهر میلواکی بزرگ شد. او بعدها عنوان کرد که در دوران کودکی و اوایل نوجوانی مورد آزارواذیت قرار گرفته و در 14 سالگی باردار شده است. پسرش نارس به دنیا آمد و درگذشت. سپس وینفری را به نزد پدرش فرستادند که یک آرایشگر در نشویل بود و درحالیکه هنوز در دبیرستان بود در رادیو مشغول به کار شد. در 19 سالگی او یکی از مجریان اخبار عصرگاهی شد. وینفری که اغلب بسیار احساساتی توصیف میشد در این برنامه موفق نبود و او را برای اجرای برنامههای گفتوگو به شهر دیگری فرستادند. برنامههای تاکشوی او در شیکاگو به مقام اول رسید و تا جایی پیش رفت که اُپرا توانست شرکت خودش را راهاندازی کند. در سال 1994 او به تالار مشاهیر ملی زنان راه یافت و مدرک دکترای افتخاریاش را از چندین دانشگاه اخذ کرد. او در طول زندگی حرفهایش جوایز بسیاری از جمله جایزهٔ اِمی را برنده شده است.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.